مشاوره،اجراء و نظارت -----ISSR,SSQR,ISO9001,IATF16949
دفتر شعر بانوی امید بسته شد+تصاویر
تاریخ : چهار شنبه 30 دی 1394
نویسنده : RmZiRn
دفتر شعر مریم زال خانی «بانوی امید»،42 برگ خورد و آخرین بیت مثنوی زندگی‌اش را ناسروده به پایان رساند.
مادر؛ مادر خود به تنهایی یک جمله، یک متن، یک کتاب و یک دنیا حرف است... مادران همیشه در تمام شریط حتی در رنج و سختی روزگار، امید را به فرزندان خود هدیه می‌دهند.
 
اما در این میان مادرانی هستند که روی تخت بیمارستان و در بستر بیماری خدا را صدا می‌کنند تا جانی دوباره پیدا کنند تا بتوانند دست مهر و محبت برسر فرزندان خود بکشند.
 
یکی از این مادران، مریم 42 ساله بود که حدود 3 سال و نیم در بیمارستان 17 شهریور تامین اجتماعی مشهد مقدس بستری شده بود؛ در آن روزها سعید و سهیل تنها آرزویشان شنیدن کلامی از مادر بود که به دلیل بیماری، قدرت کلام را از دست داده بود.
 
پزشک معالج مریم گفته بود که به دلیل بیماری ALS، ضعف عضلانی اتفاق افتاده است و تمام اندام مادر سعید و سهیل فلج شده است.
 
3 سال و نیم گذشت و در این در روزها سعید و سهیل از طریق نگاه مادرشان، با او هم‌کلام می‌شدند و جملات محبت‌آمیز مادرانه را از عمق چشمانش می‌خواندند بدون آنکه لبان مادر تکانی بخورد.
 
روزها از پس هم می‌گذشت و مریم تمام احساسش به چشمانش منتقل شد؛ او به وسیله یک تابلوی حروف و با باز و بسته شدن پلک‌هایش و به کمک پرستارش، شعرهایی را سروده است.
 
اما روزها گذشت و امروز نبود همان مادری را روایت می‌کنم که فقط با چشمانش محبت را نثار فرزندان خود می‌کرد و درس خداشناسی را با تمام وجود بی‌رمق خود به فرزندان و اطرافیان خود  هدیه می‌داد.
 
امروز اما او دیگر نیست و شعرهایش، جمله طلایی‌اش اینکه «فقط تسلیم خدا باشید» ماندگار شدند و نه تنها در چشم‌ها بلکه بر جان‌ها نشست و به یادگار ماند.
 
دفتر شعر بانوی امید بسته شد+تصاویر
مریم؛ همان بانوی امید که حدود 3 سال و نیم روی تخت بیمارستان به دلیل بیماری  قادر به انجام هیچ کاری نبود و تنها با اشاره چشمانش حروف و واژه‌های مهر و محبت و خداشناسی را هجی می‌کرد چشمانش را بست و مثنوی زندگی‌اش به پایان رسید.
 
دفتر شعر بانوی امید بسته شد+تصاویر
مریم که جزئی از خانواده تامین اجتماعی در بیمارستان 17 شهریور مشهد مقدس شده بود، همراه شعرهایش به آسمان رفت؛ او آنقدر نگاه مهربانی داشت که هنوز خاطراتش به رغم رفتنش، پرستاران و دکتر معالجش را به اتاق شماره 4 بیمارستان می‌کشاند.
 
شاید هم اکنون خیلی از مریم‌ها در بیمارستان‌های دیگر بستری باشند که هر کدام به نوعی حرفایی برای گفتن دارند، حرفایی که برای شنیدنش به گوش سر، نیازی نیست چراکه فقط گوش جان را می طلبد.
 
دفتر شعر بانوی امید بسته شد+تصاویر
شعر زیر توسط مریم در بیمارستان به روش باز و بسته شدن پلک‌هایش، سروده شده است:
 
روزگاری منم شورو صفایی داشتم    روزگاری منم رنگ و لعابی داشتم
 
خانه کوچک ولی صحن و سرایی داشتم    یار پر مهر ولی پر مدعایی داشتم
 
از گلستان خدا من هم نوایی داشتم   دوگل خندان ولی پر سرو صدایی داشتم
 
باغچه‌ی پر لاله‌ای کنج حیاط داشتم   هم گل و پروانه‌ای هم مرغکانی داشتم
 
لقمه‌ی نانی و هی شکر خدایی داشتم   از متاع دنیوی قدر و مجالی داشتم
 
دست تقدیر بیامد تیشه زد بر پیکرم    غافل آن بود منم ریشه به خاکی داشتم
 
درست چند ماه پیش بود که مسئولان سازمان تأمین اجتماعی تصمیم گرفتند تا به همراه خبرنگاران به بیمارستان 17 شهریور بروند و از بانوی شعر و امید «مریم زال‌خانی » که در اتاق 4 در بخش مغز و اعصاب بستری بود عیادت کنند.
 
آری، این حس مادر بودن است که چشمان بانویی را غرق در شعر و شعور می‌کند تا به فرزندانش بفهماند که من مادر هستم و وجودم سرشار از شماست...
 
مثنوی عمر «بانوی امید»؛ مادری که شعر در چشمانش جاری بود با بسیاری از گفته ها و نا گفته ها به بیت آخر رسید.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
موضوعات مرتبط: ادبی , دانستنی ها , هنر(طرّاحی،نقّاشی،خطّاطی و...) , ,
برچسب‌ها: دفتر شعر بانوی امید بسته شد+تصاویر ,
مطالب مرتبط با این پست
» به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد
» سیستم نوبت دهی اینترنتی کلینیک شیخ الریس تبریز
» ﺩﻟﺨﻮﺷﻢ ﺑﺎ ﻏﺰﻟﯽ ﺗﺎﺯﻩ ﻫﻤﯿﻨﻢ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
» دلیل بسیار جالب اختراع شطرنج!
» صد و چند نکته فرهنگ شهروندی به زبان خیلی خیلی ساده
» اینفوگرافیک : طالع بینی شکل پاهای شما
» چیزی به اندازه استحکام شخصیت مقدس نیست
» فواید آب سرد برای پوست
» ضرب المثل ایرانی
» درختی که ۴۰ نوع میوه‌ می‌دهد+ تصویر
» من وتو
» عکس نوشته های عاشقانه و احساسی
» درس هایی که تا پیش از 20 سالگی باید یاد می گرفتید
» بیایید با فرهنگ شویم ! قسمت دهم
» داستان کوتاه/ زنجیر عشق
» داستان کوتاه / مولانا و شمس
» "حکایت یک ویرگول" از احمد شاملو
» داستان‌ کوتاه / هاچیکو ماجرای سگ دوست‌داشتنی
» خواص و فواید جادویی برخی از انواع تخمه ها
» نقاشي رنگ و روغن واقعي توسط MaryJaneAnsell
» نقاشی های مفهومی و عجیب یک هنرمند لهستانی-1
» نقاشی های مفهومی و عجیب یک هنرمند لهستانی-2
» نقاشی های مفهومی و عجیب یک هنرمند لهستانی-3
» قدرت باور ها
» گزیده ای از جملات زیبا و ماندگار از بزرگان-1
» گزیده ای از جملات زیبا و ماندگار از بزرگان-2
» گزیده ای از جملات زیبا و ماندگار از بزرگان-3
» خواندنی
» به کسی جسارت نکن...
» پیامک های مناسب برای تبریک "عید سعید فطر"
» بهترین دوربین های ۲۰۱۴
» برنامه های ضروری ویندوز (۱)
» برنامه های ضروری ویندوز (۲)
» برنامه های ضروری ویندوز (۳)
» برنامه های ضروری ویندوز (۴)
» برنامه های ضروری ویندوز (۵)
» برنامه های ضروری ویندوز (6)
» چگونه گالری تصاویر بسازیم؟
» نکاتی برای عکاسی بهتر
» آموزش اشتراک گذاری در یک شبکه2
» آموزش اشتراک گذاری در یک شبکه
» کیلاً بغیر ثمنٍ لو کان له وعاء
» حراج گنج
» خلاقیت با استفاده از سیم + تصاویر
» چگونه از "فلش مموری" خود مراقبت کنیم؟
» فروش نقاشی‌های پسر ۱۱ ساله انگلیسی به مبلغ چهارصدهزار پوند
» نقاشی با اتو بر روی پارچه ابریشمی
» با عکس‌هایتان جادو کنید!
» خوشنویسی با ناخن به جای قلم! +عکس
» 15 نشانه سرطان که آقایان نادیده می گیرند

آخرین مطالب

/
بسم الله الرحمن الرحیم، وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ♥♥♥♥♥ اللّهـُمَّ صَـلِّ عَلے مُحَـمَّد ﷺ وَ آلِـ مُحَـمَّد ﷺ وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم ♥♥♥♥♥ به نام خدایی که ماهی کوچک قرمز را محتاج دریای بی کران آبی کرد... ♥♥♥♥♥ رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا (80/اسراء) پروردگارا ! مرا در هر کاری به درستی وارد کن و به درستی خارج ساز واز جانب خود برایم حجتی یاری بخش پدید آور ! ♥♥♥♥♥ اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً و َناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً ♥♥♥♥♥ اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ *(۲۵۵)* لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ *(۲۵۶)* اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ *(۲۵۷)*..... صدق الله العّلی العّظیم ♥♥♥♥♥ اللَّهُمَّ صَلِّ علی ، علی بْنِ موسي الرِّضَا مرتضي الامام التَّقِيَّ النَّقِيَّ وَ حُجَّتِكَ علی مِنْ فَوْقِ الارض وَ مَنْ تَحْتِ الثري الصِّدِّيقُ الشَّهِيدُ صلاه كَثِيرُهُ تامه زاكيه متواصله متواتره مترادفه كَأَفْضَلِ ماصليت عَلَيَّ أَحَدُ مِنْ اوليائک... پرودگارا، ‌ بر علي بن موسي الرضاي برگزيده ،‌ درود و رحمت فرست . آن پيشواي پارسا و منزه و حجت تو بر هر كه روي زمين و زير خاك است. بر آن صديق شهيد درود و رحمت فراوان فرست، ‌درودي كامل و بالنده و از پي هم و پياپي و پي در پي، ‌همچون برترين و درود و رحمتي كه بر هريك از اوليائت فرستادي. ♥♥♥♥♥ خیالت راحت ! من همان منم ؛ هنوز هم در این شب های بی خواب و بی خاطره، میان این کوچه های تاریک پرسه می زنم اما به هیچ ستاره ی دیگری سلام نخواهم کرد.. ♥♥♥♥♥ سکوتم را نکن باور..... من آن آرامش سنگین پیش از مرگ توفانم..... من آن خرمن ..... من آن انبار باروتم...... که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر.... ♥♥♥♥♥ 09141050409